۱۳۸۶ اسفند ۹, پنجشنبه
بوش خطاب به اوباما: مذاکره مستقیم با دیکتاتورها نتیجه معکوس می دهد
نکته قابل توجه دیگر اینکه بوش از اوباما خواست بجای ارائه نظر درباره مسائلی نظیر سیاست آمریکا در عراق حواس خود را متوجه رقابت خود با سناتور کلینتون کند.
۱۳۸۶ اسفند ۵, یکشنبه
بررسی انتخابات مقدماتی حزب دموکرات-بخش نخست: چگونه هیلاری کلینتون اسیر اشتباهات خود گردید
اگر انتخابات مقدماتی حزب دموکرات را تا بحال بدقت دنبال کرده باشید حنما می دانید که هیلاری کلینتون با توجه به ارقام فعلی نمایندگان تصاحب شده pledged delegates و مسیر پیش رو شانس بسیار کمی برای تصاحب نامزدی حزب دموکرات دارد.
در بررسی عوامل ناکامی هیلاری تا بدینجا بحثهای بسیاری مطرح شده از جمله این که اصولا هر رقابتی در مقابل باراک اوباما بدلیل شکل خاصی و غیرمتعارفی که کمپین او پیدا کرده محکوم به شکست بود. من این بحث را بطور کلی رد نمی کنم و در نوشته بعدی ام راجع به باراک اوباما به گوشه هایی از آن خواهم پرداخت، اما از بسیاری جهات هم با آن موافق نیستم. من قبول ندارم که اوباما شکست ناپذیر بود و یا هست و به دلایل بسیار معتقدم هیلاری در وهله اول اسیر اشتباهات خود و کمپین خود گردید:
1-اجازه دهید درهمین ابتدا به آیوا برگردیم. انتخابات ایالت آیوا همواره بدلیل اول بودن آن بسیار مهم است ولی پیروزی یا شکست در آن نتیجه نهایی انتخابات را رقم نمی زند. نمونه بارز آنهم بیل کلینتون و جرج بوش پدر هستند که هر دو در آیوا شکست خوردند ولی در نهایت نامزدی حزب خود را بدست آوردند. حکایت امسال ولی به گونه دیگری بود. پیروزی قاطع یک نامزد سیاهپوست در آیوا که اصلا جمعیت رنگین پوستی ندارد غولی را از بطری رها کرد که دوباره به کنترل در آوردن آن اگر نه غیر ممکن که بسیار مشکل بود و تلاش بسیار و استراتژی بسیار هشیارانه ای می طلبید. کمپین اوباما ،در غفلت تیم کلینتون، با تشکیل دفاتر انتخاباتی بیشتر و سرمایه گذاری بر روی رأی دهندگان تازه (بخصوص جوانان) در فاصله بین ماههای نوامبر--بعد از سخنرانی معروف او در مهمانی جفرسن-جکسن-- تا ژانویه ضربه کاری ای را به کمپین کلینتون و شهرت شکست ناپذیری او وارد کرد.
2-آنچه در آیوا اتفاق افتاد نشان داد که کمپین کلینتون هیچگاه خطر باراک اوباما را جدی نگرفته بود. بعد از شکست آیوا تیم کلینتون تا حدودی به خود آمد، اما بدلایلی که هنوز بر من مشخص نیست بعد از دو پیروزی پیاپی در نیو همپشایر و نوادا کار را تمام شده دید و اساس را بر این گذاشت که روز سه شنبه بزرگ کار اوباما یکسره خواهد شد. در کمپ کلینتون ظاهرا هیچ گونه برنامه ای برای رقابتهای پس از روز سه شنبه بزرگ وجود نداشت.
3-مسأله بعدی شکست کلینتون در انتخابات کارولینای جنوبی بود. شاید این از بدشانسی محض هیلاری بود که ایالتی مانند کارولینای جنوبی که 50 درصد از رأی دهندگان دموکرات آن را سیاهان تشکیل می دهند تبدیل به آخرین میدان رقابت پیش از روز سه شنبه بزرگ گردید. با وجود این در نگاهی دوباره، شاید کلینتون می توانست با اتخاذ استراتژی ملایمتر به رقابتی نزدیکتر با اوباما در این ایالت بپردازد و از نیروی عظیم روانی پیروزی قابل پیش بینی اوباما بکاهد. اکنون مسلم است که بر خلاف آنچه بسیاری از جمله خود من در آن زمان فکر می کردند رفتار و سخنان بیل کلینتون برای هیلاری هم در کوتاه مدت و هم در دراز مدت بسیار گران تمام شد.
4- اما آنچه من شخصا معتقدم با وجود تمامی اشتباهات تاکتیکی و استراتژیکی کمپین کلینتون او را اکنون در آستانه شکست قرار داده نظم مالی و یا همان fiscal responsibility است که اصولا مهمترین اصل در اداره کردن موفقیت آمیز هر سازمانی در جهان است. ضعف مالی در این رقابتها تبدیل به پاشنه آشیل کلینتون گردید چرا که باعث شد او نتواند در بسیاری ار ایالتها دفاتر انتخاباتی باز کند و به جذب نیرو و پخش تبلیغات تلویزیونی بپردازد. هیلاری از ابتدای فعالیتهای انتخاباتی خود به تعداد کمی از اعانه دهنده های عمده بسنده کرد و با برنامه ریزی غلط مدیریت کمپین خود نه تنها در روز 6 فوریه مجبور به قرض دادن ۵ میلیون دلار به کمپین خود شد بلکه تازه در آن هنگام به تآمین هزینه های مالی خود با بهره گیری از کمک اعانه دهنده های کوچک اینترنتی پرداخت. این در حالی بود که باراک اوباما کمپین خود را بر اساس تعداد بسیار زیادی از اعانه دهنده های خرده پا در سرتاسر ایالات متحده از طریق اینترنت قرار داد و تنها در ماه ژانویه موفق به جمع آوری 32 میلیون دلار گردید که همین امر به او کمک کرد تا در بسیاری از ایالتها در مقابل کلینتون به نسبت دو به یک به تبلیغات تلویزیونی بپردازد و در ایالتهایی که در آنها کاکس برگذار می گردید از لحاظ سازماندهی و جذب رأی دهندگان جدید کلینتون را به راحتی مات کند.
5-به دلیل همین ضعف مالی که پیشتر عنوان کردم کلینتون تمرکز خود را در بسیاری از ایالتهای کوچک انتخابات روز سه شنبه بزرگ از دست داد و آنها را با اختلاف فراوان به اوباما باخت. این مسأله باعث شد تا اوباما بطور مثال با تعداد فراوان نمایندگان تصاحب شده در ایالتی مثل آیداهو نمایتدگان تصاحب شده کلینتون در ایالت نیویورک را خنثی کند. ضعف مالی کلینتون همچنین باعث شد او درعمل در رقابتهای بعد از روز سه شنبه بزرگ در ماه فوریه (که در بسیاری از ایالتها به شکل کاکس یا گردهمایی برگزار می شدند و نیازمند سازماندهی و هزینه فراوان بودند) از پیش باخته باشد و در نهایت کار بجایی برسد که دیگر شاید حتی پیروزی در تکزاس و اوهایو هم نتواند او را نجات دهد.
6-مشکل مالی و تغییر مدیر کمپین کلینتون که به نظر می رسد دیر صورت پذیرفت هر دو نشان از ضعف برنامه ریزی و انضباط در کپمینی دارند که تا پیش از این به عنوان ماشین شکست ناپذیر کلینتون از آن یاد می شد. سوالی که برای بسیاری از طرفداران کلینتون از جمله خود من مطرح است این است که چطور شخصیت سیاسی ای مانند هیلاری کلینتون که از سال 1972 در فعالیتهای انتخاباتی حضور داشته (در کمپین انتخاباتی جرج مک گاورن) و سپس از سال 1978 بعنوان بانوی اول آرکانسا در سطح بالای سیاسی ایلات متحده و پس از آنهم در سطح اول آن چه بعنوان بانوی اول ایالات متحده و چه بعنوان سناتور ایالت نیویورک مطرح بوده، با وجود چنین سابقه و شبکه ارتباطات سیاسی، نتوانست کپمینی را تشکیل دهد که از لحاظ برنامه ریزی، بینش سیاسی و انضباط مالی طراز اول باشد؟ ایا کلینتون وفاداری سیاسی یارانش را به مهارتهای سیاسی آنان ترجیح داد؟
همانطور که بارها در نوشته هایم عنوان کرده ام بر اساس قابلیتهای فردی، برنامه های اقتصادی و سیاسی داخلی و خارجی (هر چند که در بعضی از آنها مانند بیرون کشیدن نیروهای آمریکایی ار عراق با هیلاری اختلاف نطر دارم) و البته سابقه سیاسی هیلاری کلینتون را بسیار شایسته تر نسبت به باراک اوباما برای تصاحب نامزدی حزب دموکرات می دانم، اما مسآله اینجاست که قابلیتهای فردی و سابقه سیاسی هنگامی یک نامزد را شایسته تصاحب نامزدی و در نهایت مقام ریاست جمهوری مهمترین کشور دنیا می کنند که او با گردآوری یک تیم سیاسی خبره (مانند تیمی که بیل کلینتون در سال 92 تشکیل داد) و استراتژی هوشیارانه و تیزبینانه بسیاری از این قابلیتها را درعمل ثابت کند و جای بحثی درباره توانایی های خود باقی نگذارد؛ امری که در مورد هیلاری، تیم او و استراتژی انتخاباتی آنها تا به امروز اتفاق نیافتاده است.
در قسمت دوم این بحث به بررسی عملکرد باراک اوباما خواهم پرداخت.
۱۳۸۶ اسفند ۲, پنجشنبه
درباره مناظره امشب
وقتی سناتور طرفدار اوباما نمی تواند حتی 'یک' دستاورد از او را نام ببرد
۱۳۸۶ بهمن ۳۰, سهشنبه
پایان کار هیلاری کلینتون
۱۳۸۶ بهمن ۲۶, جمعه
اوباما عزیز دردانه رسانه ها
یک مقاله خیلی خوب دیدم در مجله نیویورک راجع به نحوه برخورد رسانه ها در آمریکا با هیلاری کلینتون و باراک اوباما و اینکه چطور پوشش رسانه ای به طرز کاملا غیر منصفانه ای در رابطه با هیلاری منفی و در رابطه با اوباما مثبت بوده است. این مقاله اکونومیست درباره اوباما (که عکسش را در این پست می بینید) هم تقریبا به همین مسأله می پردازد. البته به عنوان یکی از طرفداران پر و پا قرص کلینتون باید اشاره کنم که این مسأله که به نظرم کاملا هم درست است و قبلا هم به آن اشاره کرده ام ضعفهای کمپین هیلاری را توجیه نمی کند، ضمن اینکه با اینکه کلینتون فعلا وضعیت مناسبی ندارد، اما هنوز به پایان راه نرسیده است. در آمریکا همه از دوست و دشمن معتقدند بیل و هیلاری را هرگز نباید دست کم گرفت.
به هر حال مطمئنم ماه عسل اوباما با رسانه ها خیلی زود به پایان خواهد رسید. به قول چارلز کراتهمر مقاله نویس واشینگتن پست افسون اوباما شاید تا روز مراسم تحلیف ریاست جمهوری آمریکا نیز ادامه یابد، اما روز بعد از آن یعنی 21 ژانویه 2009 روز بیداری (awakening) و بازگشت به واقعیت خواهد بود.
۱۳۸۶ بهمن ۱۹, جمعه
پیام شاهزاده رضا پهلوی به مناسبت فاجعه ۲۲ بهمن
۱۳۸۶ بهمن ۱۷, چهارشنبه
باراک اوباما پیروز نبرد سه شنبه بزرگ؟
دوستان عزیر یقین دارم تا بحال از کم و کیف نتایج روز سه شنبه بزرگ مطلع شده اید. باید بگویم با توجه به نتایج دیشب و مسیر پیش رو در ماه فوریه در جدال بین دو نامزد دموکرات باراک اوباما را پیروز نبرد سه شنبه بزرگ می دانم و گمان می کنم با توجه به نکات ذیل، او در نهایت با کسب نماینده (pledged delegate) بیشتر در موقعیت بهتری نسبت به هیلاری کلینتون برای تصاحب نمایندگان ویژه (super delegates) و نامزدی حزب دموکرات در ماه آگوست قرار خواهد گرفت:
1- امید تیم کلینتون این بود که بتواند با پیروزیهای متعدد در روز سه شنبه بزرگ و با اختلاف آرای بسیار با برتری حداقل 100 نماینده فاصله خود را با اوباما زیاد کند و حاشیه امنی برای رقابتهای پیش رو که اوباما در آنها دست بالا را دارد ایجاد کند. نه تنها این امر تا حدود زیادی میسر نشد، بلکه به نظر می رسد اوباما حتی نمایندگان بیشتری را در جدال دیشب از آن خود کرده باشد. اوباما البته این امر را مدیون پیروزی قاطع خود در ایالتهای جمهوریخواهی نظیر آیداهو با 79٪ ، کلرادو با 67٪ و مینسوتا با 81٪ آرا است که در آنها Caucus برگزار شد. این آمار باعث شدند اوباما تعداد نماینده بسیار بیشتری را نسبت به نمایندگان تصاحب شده کلینتون در ایالتهایی که کلینتون در آنها به برتری رسید از آن خود کند.
2-رقابتهای بعدی حزب دموکرات در ماه فوریه روز شنبه هفته آینده در ایالتهای واشینگتن و لوئیزیانا، یکشنبه هفته آینده در ایالت مین، سه شنبه هفته آینده در واشینگتن دی.سی. و ایالتهای مریلند و ویرجینیا و در نهایت در ایالتهای ویسکانسین و هاوایی در روز 19 فوریه برگزار می شود. در تمامی این ایالتها از هم اکنون می توان اوباما را برنده دانست (لوئیزیانا، مریلند، واشینگتن دی.سی. و ویرجینیا بدلیل درصد بالای جمعیت سیاه پوست آنها، مین و واشینگتن بدلیل caucus بودن نوع انتخابات آنها که نقطه قوت اوباما محسوب می شود، هاوایی بدلیل اینکه قسمتی ار دوران کودکی اوباما در آن سپری شده و ویسکانسین به این دلیل که ایالتی anti-establishment محسوب می شود و بافت آن به رأی دهندگان اوباما بسیار نزدیک است.) سوال اینجاست که اوباما با چه درصدی از آرا این ایالتها را خواهد برد؟ اگر او بتواند با درصدی مشابه آنچه در آیداهو، جورجیا، کارولینای جنوبی و غیره رخ داد به پیروزی برسد فاصله نمایندگان خود با کلینتون را هر چه بیشتر افزایش خواهد داد.
3-اوباما در ماه ژانویه بیش از 32 میلیون دلار از کمک کنندگان مالی خود دریافت کرد که او را قادر می سازد در ادامه راه در تمامی ایالتهای باقی مانده تا سر حد ممکن هزینه و تبلیغ کند. از طرف دیگر کمپین کلینتون در ادامه راه با مشکل مالی مواجه شده است تا آنجایی که هیلاری مجبور شد امروز 5 میلیون دلار از حساب شخصی خود برای هزینه های کمپین خود برداشت کند. این یعنی اینکه کمپین کلینتون مجبور خواهد بود به جای هزینه برای رقابت در ایالتهای ماه فوریه به تبلیغ در دو ایالت تگزاس و اوهایو در ماه مارچ بیاندیشد. اما اگر اوباما تمامی ایالتهای ماه فوریه را با اختلاف بالا ببرد شاید هزینه کردن در تگزاس و اوهایو نوشدارو پس ار مرگ سهراب باشد.
4- نکات بالا بدین معنی نیست که هیلاری کلینتون دیشب خوب عمل نکرد. اتفاقا بر عکس، او در چندین ایالت فراتر از آنچه پیش بینی ها و نظر سنجی ها اعلام کرده بودند عمل کرد و بعنوان مثال در کالیفرنیا، مسچوستز، تنسی، آریزونا و اوکلاهما بسیار خوب ظاهر شد. او به جز میزوری ( با اختلاف یک درصد) تمامی ایالتهای بزرگ را برد و حتی در مناطق روستایی rural میزوری (110 از 115 بخش ایالت میزوری) و تنسی اوباما را با اختلاف فراوان پشت سر گذاشت. کلینتون تنها در ایلینوی ایالت خانگی اوباما از تمامی کسانی که در کانزاس، داکوتای شمالی، آیداهو، کالرادو و یوتا به اوباما رآی داده بودند بیشتر رآی کسب کرد و در مجموع در کل آرا عمومی هر 22 ایالت با اختلاف اندک اوباما را شکست داد. نکته مثبت دیگر آرای هیلاری این بود که حدود 55 درصد از کسانی که روز آخر یعنی دیروز تصمیم نهایی خود را گرفتند به او رأی دادند. و البته مهمتر از همه اینکه او با وجود هیاهوی بسیار جان کری، تد کندی و کارولین کندی در حمایت از اوباما، ایالت مسچوستز را که ایالت خانگی جان کری و تد کندی و پسرش (که فرماندار این ایالت است) و ایالت کالیفرنیا را با وجود سر و صدای اوپرا وینفری و ماریا شرایور همسر آرنولد به راحتی از آن خود کرد.
هیلاری کلینتون همچنین در نظر سنجی ای که موسسه گالوپ امروز منتشر کرد فاصله خود را در سطح ملی که تا دو روز پیش به 2 درصد رسیده بود دوباره به 13 درصد رساند که نشان از تلاش موفقیت آمیز او در خنثی کردن موج روانی ای که در یک هفته گذشته به نفع اوباما و با حمایت وحشتناک رسانه ها از او ایجاد شده بود می دهد. اما با توجه به چشم انداز آینده رقابت بسیار نزدیک او با اوباما و نکاتی که پیشتر بیان کردم، امید فراوانی برای او قائل نیستم و شانس اوباما را بیشتر می بینم مگر اینکه او در بعضی از رقابتهای ماه فوریه فراتر از حد انتظار ظاهر شود و یا بتواند سهم خود را از نتایج میشیگان و فلوریدا بستاند که فعلا هر دو مورد دور از ذهن به نظر می رسند.
خانمها، آقایان با این گزارش مجموعه گزارشهای مرتب من در رابطه با انتخابات تاریخی مقدماتی ایالات متحده آمریکا در سال 2008 به پایان می رسد. از تمامی شما که گزارشهای انتخاباتی من را به دقت دنبال کردید و با نطرهایتان با من همراه بودید بی نهایت متشکرم. امیدوارم توانسته باشم کار دقیق و حرفه ای را ارائه داده باشم (هر چند خیلی دلم می خواست در آمریکا و از نزدیک انتخابات را دنبال می کردم) . قضاوت البته با شما. امیدوارم در آینده نزدیک، پس از کمی رفع خستگی و کم خوابی مجددا در خدمتتان باشم. باز هم از همراهی همگی شما بسیار ممنون.
۱۳۸۶ بهمن ۱۴, یکشنبه
سه شنبه بزرگ: روزی بزرگ اما غیر قابل پیش بینی
کمتر از 48 ساعت به روز سه شنبه بزرگ مانده است. قصدم در ابتدا از نوشتن این مطلب این بود که به بررسی نظر سنجی ها بپردازم و سپس توضیح دهم که با توجه به این آمار وضعیت تقسیم نماینده ها به چه شکل خواهد بود. اما فعلا به این نتیجه رسیده ام که این نظر سنجی ها نمی توانند معیار درستی برای پیش بینی آنچه در روز سه شنبه اتفاق خواهد افتاد باشند و دلیل آنهم این است که در اکثر نظر سنجی های منتشر شده تا به این لحظه در اکثر ایالتها حداقل رقمی حدود 10 درصد رأی دهنده مردد (undecided) وجود دارد که چرخش اکثریت آنان به سمت هر کدام از نامزدها برنده آن ایالت را رقم خواهند زد. مثلا در ایالت کالیفرنیا هم اکنون دو نظر سنجی یاراک اوباما و دو نظر سنجی هیلاری کلینتون را پیشتاز نشان می دهند، اما در هر چهار نظر سنجی منتشر شده بین 10 تا 15 درصد گفته اند که هنوز تصمیم خود را نگرفته اند. این یعنی این که بهیچ عنوان نمی توان نتیجه کالیفرنیا را پیش بینی کرد.
به همین خاطر امروز به بررسی آخرین وضعیت هر کدام ار چهار رقابت کننده ای که اکنون شانس اصلی تصاحب نامزدی حزب خود را دارند می پردازم و پیش بینی را به عهده شما می گذارم:
هیلاری کلینتون: هیلاری کلینتون در اکثر نظر سنجی های منتشر شده در ایالات مختلف با اختلاف کم ار باراک اوباما پیش است. اما در این زمینه چند نکته مهم را نباید فراموش کرد. اول اینکه با توجه به نسبی بودن تصاحب نمایندگان هر ایالت پیروزی با اختلاف کم یعنی تقسیم نمایندگان با رقیب به شکل مساوی. اگر روز سه شنبه نتایج به همین صورت که الان نظر سنجی ها نشان می دهند شکل گیرند هیلاری با وجود تصاحب آرا عمومی در بسیاری از ایالتها نخواهد توانست کار را روز سه شنبه تمام کند. دومین و از دید من مهمترین مسئله این است که حتی با وجود آنچه در مورد اول عنوان کردم هیلاری نباید کالیفرنیا، نیویورک و نیوجرسی را حتی با اختلاف کم و تقسیم نمایندگان واگذار کند چون از لحاظ روانی ضربه مهلکی به کمپین او وارد خواهد شد. نکنه آخر اینکه اگر او بتواند علاوه بر پیروزی در ایالتهایی که انتظار می رود او در نهایت در آنها پیروز شود، در ایالتهایی نظیر میزوری، آریزونا، آلاباما، تنسی و نیو مکزیکو به پیروزی دست یابد حتی در صورت تقسیم مساوی نمایندگان جنگ روانی روز چهارشنبه را از آن خود خواهد کرد و با نیروی روانی تازه به جدال در ایالتهای باقی مانده خواهد پرداخت.
باراک اوباما: بهترین خبر در حال حاضر برای اوباما نظر سنجی های منتشر شده مربوط به ایالت کالیفرنیا است که او را در یک قدمی کلینتون و در بعضی از آنها بالاتر از او نشان می دهند. اگر اوباما بتوان کالیفرنیا، کانتیکت، نیوجرسی و میشیگان را حتی با اختلاف اندک از آن خود کند به نظرم کار کلینتون را باید تمام شده دانست. بعلاوه، نکته دیگری که کمتر دیده ام راجع به آن صحبت شود ایالتهایی است که در روز 9 فوریه و 12 فوریه انتخابات مقدماتی در آنها بر گذار می شود. اگر اوباما روز سه شنبه به پیروزیهای چشمگیر دست یابد در اکثر رقابتهای پیش رو مانند انتخابات واشینگتن دی سی، ایالت واشینگتن و ایالت ویرجینیا دست بالا را خواهد داشت.
جان مک کین و میت رامنی: برای اکثر کارشناسان انتخاب مک کین تقریبا مسجل شده است. بسیاری از ایالتهایی که رقابتهای حزب جمهوریخواه در روز سه شنبه بزرگ در آنها صورت می گیرند بر خلاف معیار نسبی حزب دموکرات تمامی نمایندگان را به برنده آرا عمومی اهدا می کنند که همین کار مک کین را که طبق آخرین نظر سنجی ها در بسیاری از آنها با اختلاف زیاد پیش است بسیار راحت می کند. با این وجود هنوز در ایالتهایی نظیر کالیفرنیا رامنی رقیب جدی برای مک کین محسوب می شود، ضمن اینکه محافظه کاران حزب جمهوریخواه هنوز بهیچ عنوان زیر بار نامزدی مک کین نرفته اند و تمام نیروهایشان را برای پیروزی رامنی در رقابتهای روز سه شنبه بزرگ بسیج کرده اند.
در حال حاضر شکی نیست که باراک اوباما با پیروزی بزرگ حود در کارولینای جنوبی و بعد از آن حمایت کارولین و تد کندی و بسیاری دیگر موچ گسترده جدیدی را در حمایت از خود در سراسر آمریکا به راه انداخته است و در این راه رسانه ها نیز تمام و کمال با او همراه شده اند، اما آنچه که در نیو همپشایر اتفاق افتاد حداقل من را وادار می کند در پیش بینی آنچه در روز سه شنبه اتفاق خواهد افتاد احتیاط کنم. به نظر من رأی دهندگان undecided حزب دموکرات نتیجه نهایی اکثر رقابتهای روز سه شنبه را رقم خواهند زد. اگر در بین این رأی دهندگان مسئله شانس انتخاب شدن در ماه نوامبر (electibility) و جنگ عراق نگرانی های اصلی باشند اوباما و اگر اقتصاد و بیمه درمانی اولویتهای درجه اول باشند هیلاری شانس پیروزی خواهند داشت. علاوه براین در بعضی ایالتها نظیر کالیفرنیا میزان مشارکت زنان و لاتینها که تا بحال دو پشتیبان اصلی خانم کلینتون بوده اند و همینطور آرایی که پیشتر داده شده (early votes که در کالیفرنیا چیزی حدود 25 درصد است) می توانند در نتیجه نهایی تأثیر فراوان داشته باشند. بنابراین با توچه به میزان بالایی از رأی دهندگان که در ظرف این دو روز باقی مانده و یا حتی روز آخر تصمیم خود را خواهند گرفت اصلا بعید نیست که نتایج روز سه شنبه نه تنها نزدیک نباشند که منجر به پیروزی بزرگ یکی از دو طرف شوند و تکلیف نامزدی حزب را به یکباره روشن سازند.
و در نهایت اجازه دهید از آنالیز بی طرفانه انتخابات بیرون بیایم و صادقانه بگویم که من هنوز و حتی پیشتر از گذشته --با توجه به بررسی دقیق رفتار و برنامه های هیلاری کلینتون و باراک اوباما در جریان انتخابات و مناظره ها--خانم کلینتون را از هر لحاظ شایسته نامزدی حزب دموکرات و حتی در صورت ناکامی مک کین لایق ریاست جمهوری آمریکا می دانم. هیلاری کلینتون زنی با شخصیت مثال زدنی و هوش، دانش و ذکاوتی بی نظیر است و از صمیم قلب امیدوارم او بتواند روز سه شنبه بر موج احساساتی که در حمایت از باراک اوباما ایجاد شده غلبه کند و به آنچه لیاقتش را دارد دست یابد.