۱۳۸۶ تیر ۲۷, چهارشنبه
به نام دموکراسی: گلوله ای که جمهوری اسلامی به پای خود شلیک کرد
--
۱-جمهوری اسلامی ۲۸ سال است که سعی کرده است به مردم ایران بقبولاند که« آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند.» آنچه دیشب از شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی پخش شد نه تنها بر این سخن بنیانگذار جمهوری اسلامی خط بطلان کشید، بلکه با کلی سند و مدرک ثابت کرد آمریکا اگر بخواهد می تواند چنان انقلاب رنگینی بر پا کند که دودمان حکومتی را ۲ ساعته، نظیر آنچه در قرقیزستان رخ داد، بر باد دهد.
۲-همانطور که در پست قبلی ام اشاره کردم، بسیاری از مردم ایران به تئوری توطئه اعتقاد راسخ دارند و شکی ندارند که در ایران بدون اراده آمریکا و انگلستان آب از آب تکان نمی خورد. جمهوری اسلامی ۲۸ سال است که سعی کرده است به مردم ایران بقبولاند که انقلاب اسلامی--که بسیاری از ایرانیان آنرا کار حاصل توطئه ای بین المللی به رهبری جیمی کارتر می دانند-- سر منشأ الهی و اسلامی داشته است اما فیلم دیشب با تأکید بیش از حد بر نقش آمریکا در تغییر حکومتها، اعتقاد مردم را به تأثیر سیاستهای آمریکا در جهان قویتر و ادعاهای همیشگی جمهوری اسلامی را بخصوص در نزد نسل جدید هر چه بیشتر خدشه دار کرد.
۳-آنچه برای من شگفت انگیز است این است که جمهوری اسلامی که خود را استاد تبلیغات و روابط عمومی می نامد در برنامه دیشب بارها و بارها به اهمیت نقش جوانان و دانشجویان در ایجاد تغییر در رژیمهای...(لغت دوبله شده به کار رفته بعد از «رژیمها» در گزارش سانسور شد!) پرداخت-- حتی اگر هدف از این کار سرکوب هر چه شدیدتر جوانان ودانشجویان باشد-- و با نشان دادن فیلمی از تجمع مخفیانه جوانان قرقیز از زبان آنها نتیجه گرفت «جوانها و دانشجوها می توانند یک رژیم را ساقط کنند» و جالبتر این که نشان داد چطور آنها واقعا این کار را کردند!
۴- به گمانم تلویزیون جمهوری اسلامی برای اولین بار اجازه داد بینندگانش صحبتهای جرج بوش و جان مک کین را در رابطه با حمایت آمریکا از گسترش آزادی و دموکراسی بشنوند. اشاره به سخنرانی «۶ ستاره» و «انقلابی» پرزیدنت بوش که در آن او قول می دهد فریاد آزادی روزی به همه مردم و ملتها برسد و مهم تر از آن نقل قول یکی از فعالین سیاسی قرقیزستان مبنی بر اینکه «وقتی رئیس جمهور آمریکا می گوید همه آنهایی که تحت رژیمهای ستمگر زندگی می کنند باید بدانند آمریکا آنها را فراموش نمی کند و هرگز دیکتاتورهای شما را نمی بخشد» خیلی بی دردسر و بدون سانسور پیام رئیس جمهور آمریکا را به همه مردم از موافق و مخالف رساند و این در حالیست که جمهوری اسلامی سالانه میلیونها دلار فقط صرف نرسیدن همین گونه صحبتها از رسانه های خارجی به مردم می کند!
۵-نوشته ها و توضیحات تکمیلی که به خانم اسفندیاری و آقایان تاجبخش و جهانبگلو داده شده بودند آنقدر گنگ، پیچیده و در بسیاری از موارد پوچ (مانند فارسی بلد نبودن آقای تاجبخش تا سال ۱۹۹۷ و یا تکیه بیش از حد بر روی کلمه «اطلاعاتی» که مصداق عینی کافر همه را به کیش خود پندارد است) و بی سر و ته بودند که من مطمئنم بسیاری از بینندگان در نهایت متوجه نشدند که با که ارتباط داشت واصولا جرم این ۳ تن در نهایت چه بود.
کلام آخر این که قسمت اول از این برنامه بی ارزش تلویزیون جمهوری اسلامی شکست تبلیغاتی مفتضحانه و یا به قول انگلیسی زبانان «گلوله ای بود» که حکومت «به پای خود شلیک کرد» و در نتیجه نه تنها تأثیری که جمهوری اسلامی بدنبال آن بود را نداشت بلکه ضعف و شکنندگی نظام حاکم بر ایران را در مقابل حرکتهای آزادیخواهانه «جوانان و دانشجویان» و وحشت آن را از مفاهیم ضد استبدادی «دموکراسی» و «جامعه مدنی» بیش از پیش عیان ساخت.
شاید اگر ده ها تلویزیون اپوزیسیون به همراه صدای آمریکا و رادیو اسرائیل و بی بی سی و غیره تصمیم به تهیه برنامه ای می گرفتند که تأکید دولت آمریکا را بر گسترش دموکراسی و نهادهای مدنی و قدرت آن را در انجام این امر از یک سو و وحشت جمهوری اسلامی را از جوانان و دانشجویان و تلاشهای آنان برای تحقق بخشیدن به آرمانهای «دموکراسی» و «جامعه مدنی» را از سوی دیگر بیان کند نمی توانستند به دلايل زیر کاری با تأثیر آنچه که تلویزیون جمهوری اسلامی دیشب نشان داد ارائه کنند:
۱-جمهوری اسلامی ۲۸ سال است که سعی کرده است به مردم ایران بقبولاند که« آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند.» آنچه دیشب از شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی پخش شد نه تنها بر این سخن بنیانگذار جمهوری اسلامی خط بطلان کشید، بلکه با کلی سند و مدرک ثابت کرد آمریکا اگر بخواهد می تواند چنان انقلاب رنگینی بر پا کند که دودمان حکومتی را ۲ ساعته، نظیر آنچه در قرقیزستان رخ داد، بر باد دهد.
۲-همانطور که در پست قبلی ام اشاره کردم، بسیاری از مردم ایران به تئوری توطئه اعتقاد راسخ دارند و شکی ندارند که در ایران بدون اراده آمریکا و انگلستان آب از آب تکان نمی خورد. جمهوری اسلامی ۲۸ سال است که سعی کرده است به مردم ایران بقبولاند که انقلاب اسلامی--که بسیاری از ایرانیان آنرا کار حاصل توطئه ای بین المللی به رهبری جیمی کارتر می دانند-- سر منشأ الهی و اسلامی داشته است اما فیلم دیشب با تأکید بیش از حد بر نقش آمریکا در تغییر حکومتها، اعتقاد مردم را به تأثیر سیاستهای آمریکا در جهان قویتر و ادعاهای همیشگی جمهوری اسلامی را بخصوص در نزد نسل جدید هر چه بیشتر خدشه دار کرد.
۳-آنچه برای من شگفت انگیز است این است که جمهوری اسلامی که خود را استاد تبلیغات و روابط عمومی می نامد در برنامه دیشب بارها و بارها به اهمیت نقش جوانان و دانشجویان در ایجاد تغییر در رژیمهای...(لغت دوبله شده به کار رفته بعد از «رژیمها» در گزارش سانسور شد!) پرداخت-- حتی اگر هدف از این کار سرکوب هر چه شدیدتر جوانان ودانشجویان باشد-- و با نشان دادن فیلمی از تجمع مخفیانه جوانان قرقیز از زبان آنها نتیجه گرفت «جوانها و دانشجوها می توانند یک رژیم را ساقط کنند» و جالبتر این که نشان داد چطور آنها واقعا این کار را کردند!
۴- به گمانم تلویزیون جمهوری اسلامی برای اولین بار اجازه داد بینندگانش صحبتهای جرج بوش و جان مک کین را در رابطه با حمایت آمریکا از گسترش آزادی و دموکراسی بشنوند. اشاره به سخنرانی «۶ ستاره» و «انقلابی» پرزیدنت بوش که در آن او قول می دهد فریاد آزادی روزی به همه مردم و ملتها برسد و مهم تر از آن نقل قول یکی از فعالین سیاسی قرقیزستان مبنی بر اینکه «وقتی رئیس جمهور آمریکا می گوید همه آنهایی که تحت رژیمهای ستمگر زندگی می کنند باید بدانند آمریکا آنها را فراموش نمی کند و هرگز دیکتاتورهای شما را نمی بخشد» خیلی بی دردسر و بدون سانسور پیام رئیس جمهور آمریکا را به همه مردم از موافق و مخالف رساند و این در حالیست که جمهوری اسلامی سالانه میلیونها دلار فقط صرف نرسیدن همین گونه صحبتها از رسانه های خارجی به مردم می کند!
۵-نوشته ها و توضیحات تکمیلی که به خانم اسفندیاری و آقایان تاجبخش و جهانبگلو داده شده بودند آنقدر گنگ، پیچیده و در بسیاری از موارد پوچ (مانند فارسی بلد نبودن آقای تاجبخش تا سال ۱۹۹۷ و یا تکیه بیش از حد بر روی کلمه «اطلاعاتی» که مصداق عینی کافر همه را به کیش خود پندارد است) و بی سر و ته بودند که من مطمئنم بسیاری از بینندگان در نهایت متوجه نشدند که با که ارتباط داشت واصولا جرم این ۳ تن در نهایت چه بود.
کلام آخر این که قسمت اول از این برنامه بی ارزش تلویزیون جمهوری اسلامی شکست تبلیغاتی مفتضحانه و یا به قول انگلیسی زبانان «گلوله ای بود» که حکومت «به پای خود شلیک کرد» و در نتیجه نه تنها تأثیری که جمهوری اسلامی بدنبال آن بود را نداشت بلکه ضعف و شکنندگی نظام حاکم بر ایران را در مقابل حرکتهای آزادیخواهانه «جوانان و دانشجویان» و وحشت آن را از مفاهیم ضد استبدادی «دموکراسی» و «جامعه مدنی» بیش از پیش عیان ساخت.
ارسال شده توسط خشایار خیرخواه در ۲۲:۳۹
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
8 نظرات:
well said
با سلام
من آخرش نفهميدم كجاي صحبتهاي اينها اعتراف بودنصفش كه زندگينامشون بود نصفيش هم در مورد بنياد سوروس و سازمانها ونهادها صحبت مي كرد شايد اصل كاريش امشب پخش بشه
جالب بود
jenab kheikhah ba salam.gorji hastam. man ta hodoode ziadi ba shoma ham aghideam am mikhastam bedoonam be onvane yek tahlilgar khode shoma be hamin masaeli ke eshare kardi mesle naghshe america dar enghelabe iran vay ghodrate america dar barandazi ba injoor enghelabha eteghad darin? ba ehteram
با اجازه ترجمه کردم مطلب عالی شما رو.
من از جمهوری اسلامی خوشم نمی یاد
ولی انصافا آمریکایا هر کشور دیگری دنبال منافع خودشون و نفت و ... هستن
دلشون به حال ما نسوخته
گول نخورین
Most excellent. Well articulated and original. How about the second episode of this drama? Was it a flop and counter-productive as the first episode?
Many thanks for this much needed analysis.
This is for anonymous who is asking whether the U.S. was complicit in manufacturing the coup of 1978. I highly suggest reading the book, "Century of War" by William Engdhall.
http://www.amazon.com/Century-War-Politics-Conflicts-Society/dp/1565841921/ref=pd_bbs_sr_1/002-5539948-2587247?ie=UTF8&s=books&qid=1183840443&sr=1-1
I also have some excerpts from the book on one my old posts:
http://fleetingperusal.blogspot.com/2006/11/century-of-war-oil-politics-and-new.html
ارسال یک نظر