۱۳۸۶ مهر ۳, سه‌شنبه

احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیا و ناکامی برای هر دو طرف

--

حضور احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیا و معرفی اکنون پر سر و صدای او توسط لی بالینجر رئیس دانشگاه از دید من برای هر دو طرف نوعی ناکامی تلقی می شود. اجازه دهید اکنون که گرد و غبارهای اتفاقات دیروز کمی فروکش کرده است و از بار احساسی آنها تا حدودی دور شده ایم به اثبات آنچه ادعا کردم بپردازم.
نکات منفی برای دانشگاه کلمبیا و مخالفان سرسخت غیر ایرانی احمدی نژاد:
۱-بی پرده بگویم. من با تمامی صحبتهای رئیس دانشگاه کلمبیا کلمه به کلمه موافقم و آنها را عین حقیقت می دانم، اما از نقطه نظر من جای این سخنان در قسمت معارفه احمدی نژاد نبود. لحن عصبانی لی بالینجر و کلمات تندی که او در ابتدای برنامه-- بدون این که احمدی نژاد سخنانش را آغاز کرده باشد-- در مورد او بکار برد، احمدی نژاد را در چشمان بسیاری از بینندگان این رویداد، بخصوص در خاورمیانه که بسیاری از مردم عادی کوچه و بازار با احمدی نژاد سمپاتی ضد آمریکایی دارند، مظلوم واقع کرد. این برای جمهوری اسلامی و شخص احمدی نژاد که هر زمان که به رسانه های خارجی می رسند تلاش کرده اند خود را همواره قربانی سیاستهای ابر قدرتها نشان دهند و در این ۲۸ سال با الهام از واقعه کربلا، تا آنجا که می توانسته اند از کلمه «مظلوم» چه برای خود و چه برای بقول خودشان، «امت ایران اسلامی» سو استفاده کرده اند هدیه باد آورده ای بود. احمدی نژاد هم از خدا خواسته بلافاصله از این خطای استراتژیک رئیس دانشگاه استفاده کرد و با لحنی حزن انگیز عنوان کرد که این رسم مهمان نوازی نیست. مطلبی که حتی دو تن از دوستان آمریکایی من با وجود آنکه دل خوشی ار احمدی نژاد و جمهوری اسلامی ندارند امروز به من یاد آور شدند.
۲-من --بعنوان یک ایرانی مخالف احمدی نژاد-- موافق این بودم که او در دانشگاه کلمبیا به سخنرانی بپردازد چرا که مطمئن بودم در یک محیط آکادمیک، صحبتهای او روی واقعی او --و نه آن رویی که او به دروغ در مصاحبه های پی در پی خود با شبکه های غربی سعی در قبولاندنش به مردم اروپا و آمریکا دارد--را بر ملا خواهد ساخت. برای این کار فقط کافی بود تا او مورد پرسش و پاسخ دانشجویان قرار گیرد، نه این که به او بهانه ای داده شود تا او از حضورش بهره برداری تبلیغاتی کند(خطایی که کاخ سفید بلافاصله به آن پی برد و از تکرار آن در سخنرانی امروز بوش در سازمان ملل خودداری کرد.) برای شخصیتی مانند احمدی نژاد که عاشق مطرح شدن--حتی از نوع منفی و تحقیر آمیز آن--است دردی بالاتر از مورد بی اعتنایی قرار گرفتن نیست.
۳-مشکل جمهوری اسلامی فقط نفی موجودیت اسرائیل و هولوکاست نیست، اما تاکید بیش از حد رسانه های غربی و حتی مقامات دانشگاه کلمبیا بر روی صرفا همین دو مساله اذهان عمومی جهان را از مسائل بسیار مهم دیگر نظیر نقض فاحش حقوق بشر در ایران و گسترش تروریزم در خاورمیانه توسط جمهوری اسلامی منحرف می کند. پیشنهاد می کنم نوشته هاآرتز تقریبا در همین زمینه را حتما بخوانید.
۴-دانشگاه کلمبیا می توانست از منتقد و مخالف سرسختی مانند اکبر گنجی دعوت کند تا او هم در این جلسه حضور داشته باشد و حتی در صورت امکان به طرح سئوال نیز بپردازد. مطمئن هستم حتی صرف حضور گنجی در این جلسه بار روانی سنگینی بر دوش احمدی نژاد قرار می داد، ولی این فرصت طلایی هم از دست رفت.
نکات منفی برای احمدی نژاد و جمهوری اسلامی:
۱-به یاد ندارم مقام رسمی هیچ کشوری جز صدام حسین که از سوراخی با آن وضع فجیع بیرون کشیده شد این گونه در جلوی دوربین های تلویزیونی در سراسر جهان تحقیر شده باشد. سخنان لی بالینجر آنقدر تحقیر آمیز بود که حتی ترحم بعضی از مخالفان سر سخت احمدی نژاد را بر انگیخت. اما آنچه شخصا برای من دردناک بود این بود که در کنار احمدی نژاد و رژیمی که او نمایندگیش می کند، آبرو و حیثیت میهنم بار دیگر تحت این حکومت ضد ایرانی زیر سئوال رفت.
۲-ظاهرا در این دستگاه عریض و طویل جمهوری اسلامی یک نفر در داخل یا خارج ایران وجود ندارد که به احمدی نژاد یادآوری کند پاسخ صریح بله یا خیر در فرهنگ اروپا و آمریای شمالی تا چه اندازه حائز اهمیت است و این که یک «بله» یا «خیر» صریح از نیمساعت موعظه کردن در پاسخ به یک سئوال بیشتر اهمیت دارد. چه در مصاحبه با CBS و چه دیروز، احمدی نژاد با آن نحوه پاسخ گویی «همگان» را مطمئن ساخت که ریگی در کفش اوست (حتی اگر واقعا نیست).
۳- نحوه پاسخگویی احمدی نژاد به سئوالات (مانند مسئله همجنس گرایی در ایران و یا کری خواندن او برای اسکات پلی با ردیف کردن لغاتی مثل گوانتانامو، ابوغریب...) و لبخندهای بی قاعده او به هنگام بحث مسائل جدی از او بیشتر یک شو من و یا entertainer ساخته است تا سیاستمداری که باید حرفهایش را جدی گرفت. این برای یک شخصیت سیاسی و حکومتی که او نمایندگی اش را به عهده دارد اوج فضاحت است و باعث می شود دنیا در هیچ زمینه ای اصولا به ایران اعتماد نکند، چه برسد به مسأله مهمی مثل مساله اتمی.
۴-ادعای مضحک احمدی نژاد مبنی بر این که در ایران همجنسگرا وجود ندارد و خنده تمسخر آمیز حضار صداقت گفتار او را برای مخاطبان غیر ایرانی در تمامی زمینه های دیگر نیز کاملا زیر سئوال برد و و در نتیجه تمامی تلاشهای او را برای جمع و جور کردن مساله اسرائیل و هولوکاست بر باد داد. این نکته را به راحتی می توان از واکنش و اظهارات آمریکاییها در وبلاگها و سایتهای مختلف دریافت.
علاوه بر تمامی نکاتی که ذکر شد، این که تا بحال، از تمامی حرف و حدیثهای دیروز، بیشتر سخنان معارفه بالینجر و صحبت احمدی نژاد درباره همجنسگرایان در ایران در رسانه ها یادآوری و مورد بحث قرار گرفته اند نشان می دهد هیچکدام از طرفین به اهدافی که از بر گذاری این جلسه مد نظر داشتند دست پیدا نکردند . به گمان من غرب (و بخصوص ایالات متحده) باید از احمدی نژاد عبور کند، چه را که او در تعیین و تدوین سیاستهای کلان در نظام جمهوری اسلامی کاره ای نیست و اهمیت دادن بیش از حد به او فقط تلف کردن وقت است و بس.

4 نظرات:

ناشناس گفت...

خشایار عزیز
مطلب جالب توجهت را خواندم. به نظر من بخش آخر نوشته تو بسیار مهم است. اینکه گفته ای غرب باید از احمدی نژاد عبور کند نکته بیار مهمی است. لی بالینجر در صحبتهای خود -که من هم مانند تو با آنها موافق هستم اما جای مطرح شدنشان را آنجا نمیدانم- در واقع به نوعی ساده انگارانه احمدی نژاد را یک تصمیم گیرنده تمام عیار در جمهوری اسلامی مطرح کرده است و این نوع سخن گفتن خود اعطای اعتباری است به احمدی نژاد که ذاتا فاقد آن است. به نظر من اصرار غرب در تحقیر احمدی نژاد و پرداختن بیش از حد به او در واقع قرنطینه کردن و نضمین دادن به جمهوری اسلامی است. آیا احمدی نژاد باید مخاطب تحقیرهای بالینجر قرار می گرفت یا شخص رهبر جمهوری اسلامی؟ آیا محمود احمدی نژاد قواره و رفتار یک دیکتاتور فردی را دارد یا این ویژگی در رفتار و گفتار رهبر جمهوری اسلامی و سلف او آیت الله خمینی دیده می شد؟
در ضمن فرصت دادن به احمدی نژاد برای پرداختن بیشتر به هولوکاست و حتی موجودیت اسرائیل نیز همانطور که به درستی اشاره کرده ای، تنها همدلی مردم عرب را با وی افزایش خواهد داد.
Ehsan

خشایار خیرخواه گفت...

کاملا موافقم با تو احسان عزیز

ناشناس گفت...

خشی واشنگتن پست هم امروز همین حرف تو و احسان رو زده از قول ایرانی های واشنگتن گفته احمدی نژاد کاره ای نیست.در این مورد بیشتر بنویس.بابا ترکوندی تو بالاترین که. کارت درسته عمو.در ضمن وقت کردی یه سر این طرفها بیا. بهزاد

ناشناس گفت...

این سومین یا چهارمین باری است که می خواهم موضع ام را در برابر یک رویداد سیاسی مشخص کنم و خوشبختانه می بینم که پیش از من کسی بهترش را کرده. بند بند نوشته ات را قبول دارم. شاد باشی