--
مشکل پرونده اتمی ایران دقیقا در همان یک جمله ای خلاصه می شود که روز پنجشنبه محمد البرادعی مدير کل آژانس بين المللی انرژی اتمی در آغاز نشست شورای حکام آژانس اعلام کرد: "آژانس نمی تواند صلح آمیز بودن برنامه ایران را تایید کند." تا وقتی داستان به همین منوال باشد، همکاری قطره چکانی ایران با در اختیار گذاشتن اطلاعات مرده، آنهم معمولا در ساعت یازده و فقط چند روزی مانده به انتشار گزارشات آژانس مشکلات اصلی پرونده اتمی ایران را مرتفع نمی سازد.
در آخرین گزارش آقای البرادعی ابتدا آمده است که ایران ادعا می کند در اواسط دهه هشتاد و در کنار تلاش برای تکمیل نیروگاه بوشهر ایران تصمیم گرفت تسهیلات فن آوری چرخه کامل سوخت اتمی را نیز از بازارهای خارجی خریداری کند، اما هنگامی که جز خرید "تکنولوژی تبدیل اورانیوم" از چین نتوانست به تسهیلات دیگری در این زمینه دست پیدا کند به بازار سیاه رو آورد. این توجیه ایران پس از انتشار مکرر گزارشاتی در این زمینه در مطبوعات غرب، برای برای آمریکا و متحدانش عذر بدتر از گناه محسوب می شود چه را که ثابت می کند ایران به اعتراف خود، برای دستیابی به تکنولوژی غنی سازی (که معلوم نیست چرا ایران حتی بدون تکمیل نیروگاه بوشهر و داشتن یک رآکتور فعال اتمی به دنبال آن بود) به شبکه بدنام قاچاق بین المللی عبدالقدیر خان متوسل شده است که این خود اگر چه مدرک قطعی برای محکوم کردن ایران نیست، اما مسلما سوءظنهای بسیاری بر می انگیزد. عبدالقدیر خان مردی که جرج تنت رئیس سابق سیا او را به اندازه اساما بن لادن خطرناک می دانست، نه فقط پدر برنامه اتمی پاکستان شناخته می شود، که موسس شبکه بی رقیب بین المللی قاچاق تکنولوژی هسته ای نیز به شمار می آید. شبکه خان در دو دهه ۸۰ و ۹۰ همواره بدنبال مشتریانی می گشت که خواستار دستیابی به "سلاحهای هسته ای" بودند اما بدلیل مشکلات فنی نیازمند کمک کسی بودند که خود آن مسیر را بطور کامل طی کرده باشد. شبکه خان حاضر بود اطلاعات مخفی اتمی خود را در اختیار هر کشوری که هزینه آن را بپردازد قرار دهد و در این بین لیبی، کره شمالی و ایران در صف اول مشتریان آن قرار گرفتند.
این که چرا ایران به شبکه عبدالقدیر خان روی آورد بسیار مورد بحث کارشناسان قرار گرفته است. نکته مهم اینجاست که ایران مسلما می دانست که پاکستان مشغول ساختن بمب اتم است و سازنده آن نیز کسی نیست جز عبدالقدیر خان. ایران همچنین می دانست که عبدالقدیر خان تکنولوژی غنی سازی اورانیوم را از طریق ساختن سانتریفیوژهای P-1 با موفقیت به انجام رسانده است. از همین رو از اواسط دهه هشتاد در سطح رسمی شروع به تماس با پاکستان در زمینه مسائل اتمی نمود. ابتدا دانشمندان اتمی ایران به پاکستان رفتند و سپس دو کشور در سال ۱۹۸۷ قرارداد مخفیانه ای برای گسترش همکاریهای نظامی و اتمی در وین امضا کردند و همین قرارداد راه را برای برقراری ارتباط بین شبکه عبدالقدیرخان و ایران هموار کرد. یکی از دانشمندان اتمی پاکستان در آن هنگام می گوید در دوران زمامداری ضیا الحق، ایرانی ها حتی خواستار اطلاعات بیشتر راجع به مسائل مربوط به "تکتولوژی غیر صلح آمیز اتمی" بودند اما به دستور ضیا این اطلاعات در اختیارشان گزارده نشد. امروز آنچه برای غرب مسلم است این است که عبدالقدیر خان در پیدایش و گسترش برنامه غنی سازی ایران نقش اساسی ایفا کرد. از آنجاییکه خان و شبکه قاچاق اتمی او در کره شمالی و لیبی هم بسیار فعال بودند و همینطور از آنجاییکه هر دو این کشورها برنامه دستیابی به سلاحهای هسته ای را دنبال می کردند، برای آمریکا و اروپاییها سوال اصلی این است که اولا نیت واقعی ایران در برقراری رابطه با شبکه عبدالقدیرخان چه بود و دوما، ایران با ساخت تآسیساتی که ظرفیت 50,000 سانتریفیوژ دارد و با پافشاری بر ادامه برنامه غنی سازی خود آنهم بدون داشتن منابع کافی اورانیوم به دنبال چه هدفی است؟
در پاسخ به این دو سوال اکثر تحلیلگران پس از بررسی کامل پرونده اتمی و الگوی رفتاری ایران در این زمینه دو هدف را برای برنامه اتمی ایران متصور می شوند:
۱-دستیابی ایران به "Breakout Capacity"، یعنی دستیابی ایران به چرخه کامل سوخت و سپس خروج از NPT و تبدیل تأسیسات غنی سازی با ظرفیت پایین به غنی سازی با ظرفیت بالا به منظور تولید سوخت برای بمب اتمی. این گزینه به نظر می رسد فعلا بهترین گزینه برای ایران باشد چه را که از یک طرف می تواند فعلا برنامه اتمی خود را در انظار جهانیان بطور کامل موجه جلوه می دهد و از طرف دیگر بعد از بالا بردن تعداد سانتریفیوژها به 50,000 و کامل کردن فرایند چرخه سوخت آنوقت همواره حق انتخاب استفاده از سلاح اتمی را خواهد داشت، ضمن این که جمهوری اسلامی ممکن است به این نتیجه رسیده باشد که این راه بسیار کم دردسرتری نسبت به تلاش مستقیم به دستیابی به بمب اتمی می باشد. دقیقا از همین منظر است که ایالات متحده و اروپا خواستار توقف غنی سازی اورانیوم هستند چه را که به دلیل ماهیت دو گانه برنامه غنی سازی، آن را به اندازه تلاش مستقیم ایران به بمب اتم خطرناک می دانند.
۲-دستیابی ایران به "Sneakout Capacity" و یا داشتن برنامه اتمی موازی و مخفی که در آن ایران عملا ممکن است مشغول ساخت سلاح اتمی باشد.
گزارش آخر البرادعی دقیقا دست روی هر دو مورد ذکر شده می گذارد. در مورد اول الرادعی درپاراگراف ۷ گزارش خود می نویسد که با وجود پاسخ ایران به بعضی از سوالات مطرح شده به دلیل پیچیدگیهای برنامه غنی سازی و ماهیت دوگانه آن آژانس در موقعیتی نیست که بتواند ماهیت واقعی قسمتهایی از برنامه غنی سازی ایران را تایید کند. در مورد دوم نیز البرادعی در پاراگراف ۴۳ گزارش خود می گوید که ایران باید آژانس را بطور کامل در جریان ماهیت و حوزه برنامه اتمی خود قرار دهد تا آژانس بتواند عدم وجود برنامه های غیر اعلام شده و مخفی اتمی را تایید کند، امری که به دلیل خودداری ایران از به اجرا گذاردن پروتکل الحاقی فعلا برای آژانس میسر نیست.
بنابر این می توان چنین نتیجه گرفت که با توجه به نقش عبدالقدیر خان در راه اندازی و گسترش فنی برنامه غنی سازی ایران، نحوه تدارک و خرید تسهیلات اتمی لازم توسط ایران در دهه نود و توسل به کشورهایی نظیر چین (که خود با عبدالقدیر خان در دهه هشتاد روابط تنگاتنگی داشت و از اولین مشتریان اصلی او به شمار می رفت)، مسائل مهم و حل نشده دیگری نظیر منبع آلودگی در دانشگاه فنی، پلوتونیوم-210، پروژه تحقیقاتی نظامی نمک سبز(Green Salt) که با وجود مدارک آژانس در این زمینه ایران ادعا می کند اصلا وجود نداشته است و مهمتر از همه ادعای البرادعی مبنی بر اینکه آژانس اکنون راجع به برنامه اتمی فعلی ایران حتی کمتر از یکسال پیش می داند، بر خلاف ادعای مقامات ایرانی موضوعی در پرونده ایران مختومه نشده است، چه سوالهای بسیار دیگری همچنان بی پاسخ باقی مانده اند. منابع:
Gordon Corera, Shopping for bombs: Nuclear proliferation, Global Insecurity and the Rise and Fall of the A.Q. Khan Network
Los Angeles Times: Pakistan's Dr. Doom, December 2, 2007
Washington Post: Iran Was Offered Nuclear Parts, February 27, 2005
New York Times: Pressed, Iran Admits It Discussed Acquiring Nuclear Technology, February 28, 2005
Washington Post: Pakistanis Say Nuclear Scientists Aided Iran, January 24, 2004
Los Angeles Times: Iran Closes in on Ability to Build a Nuclear Bomb, August 4, 2003