۱۳۸۶ آبان ۱۲, شنبه

سیزده آبان ۵۸، روز اعلان رسمی اولین حکومت بنیادگرای اسلامی در جهان

--

در شکل گیری انقلاب ایران و حکومت جمهوری اسلامی به شکل کنونی آن دو نقطه عطف در ماه آبان وجود دارند که یکی از آنها همین روزی است که در آن هستیم: ۱۳ آبان.
۱۳ آبان ۱۳۵۸، روزی که در آن سفارت آمریکا به تسخیر دانشجویان خط امام در آمد و ۵۲ تن از کارکنان سفارت به مدت ۴۴۴ روز پس از آن به گروگان گرفته شدند، را می توان روز اعلام موجودیت اولین حکومت بنیادگرای اسلامی در جهان دانست. تا پیش از این روز، با وجود تمامی آنچه که در ایران رخداده بود، از اعدام صاحب منصبان حکومت پادشاهی تا رفراندم ۱۲ فروردین ۵۸، اکثر کشورهای غربی، از جمله ایالات متحده به تحولات ایران مانند تحولات تمام کشورهای انقلاب زده دیگر می نگریستند و حتی در صدد آن بودند که با فروکش کردن شور و اشتیاق انقلابیون و تثبیت دولت، همزیستی خود را با ایران جدید آغاز نمایند. اما این چیزی نبود که آیت الله خمینی برای حکومت آرمانی خود در سر داشت.
آیت الله خمینی انقلابی را رهبری کرده بود که یکی از آرمانهای اصلیش ضدیت با آمریکا بود. برای او تمدن منحط غرب به رهبری آمریکا دشمن اصلی اسلام و مدینه فاضله اسلامی ای بود که او در اندیشه تشکیلش بود. از همین رو بود که او از همان ابتدا به آمریکا لقب «شیطان بزرگ» داد؛ شیطانی که با وسوسه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سلطه گرانه و منحط خود بزرگترین خطر برای حکومت اسلامی مورد نظر او و صدور انقلاب اسلامی به شمار می آمد.
خمینی را البته نمی توان اولین کسی نامید که بنیادگرایی اسلامی و جدال با آمریکا را راه رستگاری امت و جامعه خویش می دانست. در خاورمیانه سعید قطب مصری، یکی از اعضای اولیه اخوان المسلمین مصر، بعنوان نظریه پرداز اصلی بنیاد گرایی اسلامی شناخته می شود. از دید قطب، که مدتی نیز در آمریکا زندگی کرده بود، فرهنگ غیر اخلاقی و فاسد آمریکایی و حمایت آمریکا از اسرائیل از جمله بزرگترین تهدیدها برای اسلام و مسلمانان به شمار می آمدند. نوشته های او در همین رابطه پس از پیوستن به اخوان المسلمین دشمنی با آمریکا بعنوان سردمدار فرهنگ هرزه و امپریالیستی غرب را مبدل به یکی از اصول اصلی «بنیاد گرایی اسلامی» کرد.
اما نه تنها قطب (که در نهایت به جرم توطئه علیه ناصر اعدام گردید) که هیچکدام از فعالین سیاسی-مذهبی ای که مبارزه شان را بر اصول بنیادگرایی اسلامی بنا نهاده بودند موفق به قبضه قدرت دولتی نگردیدند تا اینکه سرانجام آیت الله خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ به این امر مهم دست یافت.
آیت الله خمینی در حقیقت با استفاده از فرصت به دست آمده در روز ۱۳ آبان ماه به آمریکا اعلان جنگ داد و آغاز حکومت بنیادگرای اسلامی خود را به جهان اعلام کرد. تسخیر سفارت آمریکا و به گروگان گرفتن کارکنان آن برای رهبر انقلاب و پیروان رادیکال او مبدل به فرصتی طلایی گردید تا با هیاهوی تبلیغاتی آن توجه استکبار جهانی «و در رأس آن آمریکای جهانخوار» را که تا به آن روز به انقلاب اسلامی و آرمانهای ضد آمریکایی اش توجه چندانی نشان نداده بود به موجودیت انقلاب خود جلب کنند و آمریکا را تا سر حد امکان تحقیر نمایند.
اما نتیجه این سیاست نابخردانه و شرم آور چه شد و چه عواقبی را برای ایران به دنبال داشت؟
در رابطه با آمریکا و سیاستهایش در قبال ایران، همین بس که به نوشته کنت پالک، نویسنده کتاب معمای ایرانی، «تسخیر سفارت آمریکا و به گروگان گرفتن ۵۲ تن از کارکنان آن چنان اثر سوئی بر روح و روان مردم آمریکا بر جای گذاشت که اکثر آنها هنوز نمی توانند ایران را به خاطر این عمل شرم آور ببخشند. اثر روانی این حادثه در تک تک تصمیمهایی که دولتهای ما پس از کارتر در رابطه با ایران اتخاذ کرده اند[از جمله حمایت از صدام در جنگ علیه ایران] موثر بوده است.»
از بعد داخلی، ۱۳ آبان ۵۸ و آنچه به مدت ۴۴۴ روز پس از آن اتفاق افتاد جاه طلبی های رهبر انقلاب اسلامی ایران و پیروان رادیکال او را ارضا کرد و به آنها کمک کرد تا پس از تصفیه حکومت از کسانی که از دید آنها به اندازه کافی انقلابی و ضد آمریکایی نبودند حکومت مورد نظر خود را در ایران پیاده کنند، اما در عوض در صحنه بین المللی ایران را به کشوری منفور واز دید جهانیان حامی تروریسم مبدل کرد و آتش بنیادگرایی اسلامی را در سرتاسر منطقه (حتی به اعتراف بعضی از گروگانگیرها، از جمله علیرضا علوی تبار) چنان شعله ور ساخت که قریب به ۲۸ سال است تمامی مردم خاورمیانه در آن می سوزند.

1 نظرات:

Winston گفت...

مایه شرمندگی و سرافکندگی ایران و ایرانی این حرکت عده ای تروریست به رهبری دجال بزرگ هست. من همیشه از دوستان امریکایی خودم بابت این حرکت عده ای احمق عذرخواهی کرده و خواهم کرد