۱۳۸۶ آبان ۱, سه‌شنبه

بلر صحیح می گوید، ما در ایران با 'فاشیسم' روبرو هستیم

--

از چند روز قبل که تونی بلر در سخنرانی ای در نیویورک نسبت به ظهور مجدد فاشیسم هشدار داد و با اشاره مستقیم به ایران شرایط کنونی دنیا را با وجود رژیم جمهوری اسلامی به مانند دهه بیست (اگر نه سی دانست) که در آن پایه های فاشیسم در آلمان شکل گرفت، بدین فکر بودم که مطلبی بنویسم و مقایسه ای مستند انجام دهم بین ریشه ها و اهداف ایدئولوژیهای شکل دهنده حکومتهای آلمان نازی و جمهوری اسلامی، بخصوص که همین الان مشغول مطالعه کتاب هزار و دویست صفحه ای بسیار ارزنده ای هستم به نام «ظهور و سقوط رایش سوم»، و سپس نتیجه گیری کنم که آیا هشدار بلر را باید واقعا جدی گرفت یا خیر. اما با توجه به اخباری که این روزها از ایران دریافت می کنم بر این باورم که بررسی صحت ادعای بلر واقعا نیازی به آوردن مثال از کتاب و بررسی آکادمیک ندارد، چرا که حوادث خود گویای همه چیز هستند. اینهم چند نمونه:
-دکتر زهرا بني عامری، پزشک ۲۷ ساله فارغ التحصیل دانشگاه تهران که در حال ‏گذراندن دوره طرح نیروی انسانی خود در همدان بود، روزجمعه ۲۰ مهر ماه ۸۶ توسط ماموران ستاد امر به معروف بسيج به اتهام همراه بودن با نامحرم بازداشت و به ‏بازداشتگاهي در يکي از پايگاه های بسیج منتقل می شود. ۴۸ ساعت بعد جسد او را تحویل خانواده اش می دهند و می گویند که خودکشی کرده است.
-روناک صفازاده از فعالان حقوق زنان و عضو کمپین یک میلیون امضاء برای تغییر قوانین تبعیض‌آمیز اخیرا در سنندج دستگیر می شود. مادر ایشان به دادسرا مراجعه می کند اما نه تنها با انواع و اقسام توهین‌ها مواجه می گردد و حتی مورد تمسخر قرار می گیرد، بلکه در نهایت با این سئوال از سوی مقامات دادسرا مواجه می شود: «شيعه هستيد يا کافر؟»
-خبرگزاري فارس چند روز قبل در مطلبی با عنوان «بني ‌اسرائيل به روايت قرآن» از خصايص و ويژگي‌هاي قوم يهود به عنوان بدترين و زشت‌ترين رفتار و صفاتي یاد می کند كه ممكن است انسان يا قومي در زندگي دنيايي خويش داشته باشد. فارس در نهایت چنین نتیجه گیری می کند که: «... آنچه امروزه به عنوان معيار، ارزش، اخلاق، فرهنگ و ... بر جوامع غربي حكمراني مي‌كند، دقيقاً منطبق با سنت و سيره‌ي مذكور، يعني فرهنگ 'يهودي ـ اسرائيلي' است. امروز عواطف، احساسات و افكار عمومي در غرب تحت سيطره‌ي اين فرهنگ است. تذكر اين موضوع اگر چه بسيار تلخ و ناگوار مي‌نمايد،‌ اما واقعيتي است كه نمود عيني پيدا كرده و بر عرصه‌ي جهاني سايه‌ي شوم خود را گسترده است و خطر آن، جغرافياي فرهنگ و اجتماع در جهان را تهديد مي‌كند.» جالب است که بدانید که در کتابها و سخنرانی های آکادمیک آلمان نازی نیز از یهودیان و فرهنگ آنها بعنوان بوجود آورنده تمام مصیبتها در جهان یاد می شود. یکی از اساتید دانشگاه آخن بنام ویلهلم مولر حتی تا بدانجا پیش می رود که در کتابی با عنوان «یهودیت و علم» از توطئه ای بین المللی نام می برد که در آن یهودیان کمر به آلوده کردن علم و نابودی تمدن بشری بسته اند. او از انیشتن بعنوان سردمدار این توطئه نام می برد.
-هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه دو هفته پیش، از یک تریبون رسمی کشتار یهودیان توسط هیتلر و آلمان نازی را «حل خطر و رهایی از شر صهیونیسم» می نامد و اضافه می کند که این کار با موفقیت هم انجام شده است. توجه بفرمائید که خود نازیها از کشتار یهودیان بعنوان «حل نهایی مسأله یهودیت» نام می بردند، یعنی تقریبا همان چیزی که رفسنجانی می گوید. صحبتهای احمدی نژاد در این زمینه هم که دیگر بازگو کردن نمی خواهد.
آیا آزار، شکنجه و در بسیاری موارد قتل شهروندان یک کشور به جرمهای واهی و ایدئولوژیک، طبقه بندی کردن آنان به شیعه و کافر و یا خودی و غیر خودی، به زیر سئوال بردن پیروان یک کتاب آسمانی و توجیه هولوکاست چیزی به جز نمونه های بارز «فاشیسم» هستند؟ آیا واقعا می توان به بلر خرده گرفت که چرا ایدئولوژی جمهوری اسلامی را با ایدئولوژی آلمان نازی مقایسه می کند؟ آیا سخت است پاسخ به این سئوال که چرا دوریس لسینگ برنده‌ی نوبل ادبیات ۲۰۰۷ که دست بر قضا در ایران هم متولد شده است از ایران اظهار تنفر می کند؟
گفتنی ها در رابطه با رفتار و ایدئولوژی جمهوری اسلامی بارها عنوان شده و اینجا قصد من تکرار مکررات نیست. اما آنچه بعنوان یک ایرانی که سخت نگران سرنوشت کشورش است لازم می دانم دوباره به شما خواننده عزیز یاد آوری کنم این است که باور کنید قبل از هرگونه نقشه و برنامه دولتمردانی در واشینگتن و پاریس و لندن، این گفتار، کردار و تفکر بیمارگونه و جنون آمیز حاکم بر مملکت ما است که بالاخره ایران عزیز ما را به نابودی خواهد کشاند.
تاریخ در رابطه با حکومتهای فاشیستی، رهبران عوامفریب آنها که در صدد صدور ایدئولوژی خود بوده اند و سرنوشت فاجعه بار آنها نمونه کم ندارد. جهان چه در مواجه با فاشیسم حزب نازی و چه حزب بعث که پایه هایش بر اساس حزب نازی بنا گذارده شدند، درنهایت مجبور به توسل به دو جنگ خانمانسوز شد. تردید نداشته باشید که اگر اوضاع در ایران بهمین منوال کنونی پیش رود، فاشیسمی که اکنون در جمهوری اسلامی و در قالب «بنیادگرایی اسلامی دولتی» سر بر آورده است سرنوشتی بهتر برای ایران عزیز ما رقم نخواهد زد.

7 نظرات:

Majid گفت...

Salam Khashayar jan, be nazare man javabe inke porsisi ke aya mishe az tahlile jenabeh Blair khorde gereft inke ke bale mishe, baraye inke hamin englisi ke alan edayeh mobarezeh ba fashim dare dar morede iran vaghti ke sadam dasht be ghole to va nezam fashistish irani nabud mikard sokot kardan va hezar joor komak ham kardan...

Inke gofteman hakem bar iran ye goftmane be shedat Anti Semitic hastro be tore koli ghabul daram va hamun chand nemuneyi ke gofti ro man ham didam va behesh fekr ham kardam.. ino ham khatarnak midunam ke uze jahaniyeh hale hazer e.g jange Israel va arab, mafhumeh Anti Semitism ro avaz kardeh va inke maha ke toyeh iran bozorg shodim beshedat lack of knaoledeg darim rajebeh mafahimi mese yahudi setizi, nejadparasti va inha ama ino ham nabayd faramoosh konim ke hamin englis be 10 hezar yahudi ke az alman farar kardeh budan ejazeh nadad ke vared englis beshan va shavahed neshun mideh ke dolat va farmandehayeh englisi az vojude camphayeh adam suzi va yahudi koshi khabar dashtan va berahati mitunestan ke un kampharo bombarun konan ama inkaor nkardan va in campha ta akhrin roozhayeh jang (bazihashoon hata bad az payane jang) bekare khdeshun edameh midadan. Be ebarati kole Urupa hala ba varying degrees ideologye zede yahudo ghabul dashtan va kari bar alayhesh nemikardan.

Hala bahs ziyade dar in mored vaghean bayad neshast va harf zad. kash mishod yejuri...

Ps. ye emaili rajebeh bahse Anti Semitism neveshteh budam ke hala barat miferestam.. shayad ham haminja copy pastesh kardam.. take care..majid

ناشناس گفت...

جناب آقای خبرنگار، به نظر میرسه که شما هنوز نظرات دولت ایران را نمیدانید. از نظر دولت ایران (درست یا غلط) صهیونیسم با یهودیت تفاوت دارد. شما این دو را باهم قاطی کرده اید. دوباره از نو به صحبتهای هاشمی گوش کنید.

خشایار خیرخواه گفت...

Anonymous عزیز،

چمهوری اسلامی یک حکومت بنیادگرای اسلامی است. ایدئولوژی بنیادگرایی اسلامی نیز اساسا ضد یهود (anti-semite) است. علت این که هاشمی و غیره از لغت صهیونیزم استفاده می کنند این است که یک) نمی خواهند علنا ضد یهود بودنشان را جار بزنند و دو) از روی نادانی لغت «صهیونیسم» را بعنوان لغتی تحقیرآمیز به کار می برند. خوب است من لینک خبرگزاری فارس را اینجا گذاشته ام و شما می بینید که اینها چه طرز تفکری دارند.

خشایار خیرخواه گفت...

مجید عزیز، خیلی خیلی ممنون از کامنتت. آخ گفتی. دلم لک زده واسه اسن که بشینیم و یه گپ اساسی بزنیم. ممنون از اطلاعاتی که دادی. حتما مطالبی را که گفتی ایمیل کن یا اینجا بنویس.

Majid گفت...

thanks man. here is an email which I wrote in LNC email thread. best majid

One of the misconceptions about Holocaust among people in opposition is to construct it as a single independent incident devoid of the systematic discrimination and abuse which proceeded and led to it.
Another misconception is to turn a blind eye on the tremendous socio-political relevance of Holocaust and the historical change that it brought into the philosophy and practices of modern social life in Europe. It is simply a decontextualisation of the genocide both at periods before Holocaust and periods afterwards leading to the present system of polity and social governance. This is exactly the view that deprives these people from seeing that the none discriminatory practices of the present time-which is now so relevant to approaches to Muslim communities around EU- have been deeply influenced by lessons learned from Holocaust in trying to approximate to a modern egalitarian philosophy of civil rights and none discriminatory practices.

>From this perspective the situation of minorities and various social
groups in a country like England is directly or indirectly related to the lessons taken from the horrific incident of Holocaust. Hence, denial coming from a religious minority like Moslems in UK or even attempts to restrict its discourse would be directly influencing treatments they would be getting and will open the doors to the same discriminatory practices that Jews in Europe had to endure. This is a simple point that actually puts Jews and Muslims in the same front in the fighting discrimination and racism and defending the lessons from Holocaust. DO WE NEED TO LEARN SUCH A LESSON TWICE? What dose then the NEVER AGAIN mean?

It is so sad to see that current political circumstances e.g.. the conflict in Israel and current imperialistic approaches are blinding more and more people to see the point while making them absent minded to see the grounds they are standing on. Sadly the current political circumstances are pushing more and more people to take extreme dichotomous positions in all matters, not to see the history of humanity.

Within the same ideological/political/religious confusions there are people who know how to stir more shit (excuse my language)by bringing extreme dichotomous populist rhetorics into this already blurred situation e.g. the so-called president of Iran or Bush of America.
However, in all fairness the language used in this memoriam email is falling into an essentialist view equating Iran with its current president. Calling the Holocaust a "myth" by Ahmadinejad is practically irrelevant for Iran and Iranians as the opposite is true for a European context. Ahmadinejad is just a narcissist populist who likes to stir as much disturbances to cover the historical damage he is bringing to Iran's economy and structure.

And remember, Iranian system is NOT a democratic one THUS; people are not necessarily responsible for the crap of the leaders while -again-
the opposite is true for people who live in a democracy.
Majid

ناشناس گفت...

خشایار عزیز

ممنون از مقاله ات اما نباید از یاد برد که "فاشیزم" لااقل به آن صورتی که در اروپای قرن گذشته دیدیمش دو مولفه اصلی دیگر هم دارد، یکی نظم و یکی پشت کار. ما ایرانیان نه این را داریم و نه آن را. به همین دلیل من زیاد نگران طرز فکر فاشیستی در ایران نیستم. لااقل فاشیسم ایرانی به همان صورتی که در اروپا بود در ایران اتفاق نخواهد افتاد.

موفق باشی
ققنوس

ناشناس گفت...

فاشيسم در ايران با چيزيكه در اروپا رخ داد هنوز راه چندان زيادي ندارد. حداقل از نظر ايدئولوژي از ان زمان هم فراتر رفته
چيزي كه در خيابانها در روز هاي راهپيمايي مشاهده ميكنيم بيانگر ايدئولوژي هست كه سردمداران جمهوري اسلامي در انديشه دارند.

اگه كسي با نظر من مخالف يا موافق هست ميتونه به ايميل من

hamednikan@yahoo.com

ارسال كنه



ممنون