۱۳۸۸ تیر ۱, دوشنبه

میعادگاه ما انسان و آبادی، تاریخ و آینده میدان آزادی...

--



تو به خود نگاه می کنی، آینه سیاه می کنی


پرده بر ترانه می کشی، پنجره تباه می کنی


من ستاره آه می کشم، دست روی ماه می کشم


نوازش نسیم می کنم، روی شب نگاه می کشم


میعادگاه ما انسان و آبادی، تاریخ و آینده میدان آزادی


تو با گلوله من با گل، تو با شلیک من با آواز


تو زرد نفرت، کبود کین


من سرخ عشق و سبز پرواز


کسب تو قتل گل و شبنم، اعدام نور و باد و دریا


کار من کشت چراغ و تیمار رنگ و رقص و رویا


میعادگاه ما انسان و آبادی، تاریخ و آینده میدان آزادی



ایرج جنتی عطایی