۱۳۸۶ اسفند ۵, یکشنبه

بررسی انتخابات مقدماتی حزب دموکرات-بخش نخست: چگونه هیلاری کلینتون اسیر اشتباهات خود گردید

--

اگر انتخابات مقدماتی حزب دموکرات را تا بحال بدقت دنبال کرده باشید حنما می دانید که هیلاری کلینتون با توجه به ارقام فعلی نمایندگان تصاحب شده pledged delegates و مسیر پیش رو شانس بسیار کمی برای تصاحب نامزدی حزب دموکرات دارد.

در بررسی عوامل ناکامی هیلاری تا بدینجا بحثهای بسیاری مطرح شده از جمله این که اصولا هر رقابتی در مقابل باراک اوباما بدلیل شکل خاصی و غیرمتعارفی که کمپین او پیدا کرده محکوم به شکست بود. من این بحث را بطور کلی رد نمی کنم و در نوشته بعدی ام راجع به باراک اوباما به گوشه هایی از آن خواهم پرداخت، اما از بسیاری جهات هم با آن موافق نیستم. من قبول ندارم که اوباما شکست ناپذیر بود و یا هست و به دلایل بسیار معتقدم هیلاری در وهله اول اسیر اشتباهات خود و کمپین خود گردید:

1-اجازه دهید درهمین ابتدا به آیوا برگردیم. انتخابات ایالت آیوا همواره بدلیل اول بودن آن بسیار مهم است ولی پیروزی یا شکست در آن نتیجه نهایی انتخابات را رقم نمی زند. نمونه بارز آنهم بیل کلینتون و جرج بوش پدر هستند که هر دو در آیوا شکست خوردند ولی در نهایت نامزدی حزب خود را بدست آوردند. حکایت امسال ولی به گونه دیگری بود. پیروزی قاطع یک نامزد سیاهپوست در آیوا که اصلا جمعیت رنگین پوستی ندارد غولی را از بطری رها کرد که دوباره به کنترل در آوردن آن اگر نه غیر ممکن که بسیار مشکل بود و تلاش بسیار و استراتژی بسیار هشیارانه ای می طلبید. کمپین اوباما ،در غفلت تیم کلینتون، با تشکیل دفاتر انتخاباتی بیشتر و سرمایه گذاری بر روی رأی دهندگان تازه (بخصوص جوانان) در فاصله بین ماههای نوامبر--بعد از سخنرانی معروف او در مهمانی جفرسن-جکسن-- تا ژانویه ضربه کاری ای را به کمپین کلینتون و شهرت شکست ناپذیری او وارد کرد.

2-آنچه در آیوا اتفاق افتاد نشان داد که کمپین کلینتون هیچگاه خطر باراک اوباما را جدی نگرفته بود. بعد از شکست آیوا تیم کلینتون تا حدودی به خود آمد، اما بدلایلی که هنوز بر من مشخص نیست بعد از دو پیروزی پیاپی در نیو همپشایر و نوادا کار را تمام شده دید و اساس را بر این گذاشت که روز سه شنبه بزرگ کار اوباما یکسره خواهد شد. در کمپ کلینتون ظاهرا هیچ گونه برنامه ای برای رقابتهای پس از روز سه شنبه بزرگ وجود نداشت.


3-مسأله بعدی شکست کلینتون در انتخابات کارولینای جنوبی بود. شاید این از بدشانسی محض هیلاری بود که ایالتی مانند کارولینای جنوبی که 50 درصد از رأی دهندگان دموکرات آن را سیاهان تشکیل می دهند تبدیل به آخرین میدان رقابت پیش از روز سه شنبه بزرگ گردید. با وجود این در نگاهی دوباره، شاید کلینتون می توانست با اتخاذ استراتژی ملایمتر به رقابتی نزدیکتر با اوباما در این ایالت بپردازد و از نیروی عظیم روانی پیروزی قابل پیش بینی اوباما بکاهد. اکنون مسلم است که بر خلاف آنچه بسیاری از جمله خود من در آن زمان فکر می کردند رفتار و سخنان بیل کلینتون برای هیلاری هم در کوتاه مدت و هم در دراز مدت بسیار گران تمام شد.


4- اما آنچه من شخصا معتقدم با وجود تمامی اشتباهات تاکتیکی و استراتژیکی کمپین کلینتون او را اکنون در آستانه شکست قرار داده نظم مالی و یا همان fiscal responsibility است که اصولا مهمترین اصل در اداره کردن موفقیت آمیز هر سازمانی در جهان است. ضعف مالی در این رقابتها تبدیل به پاشنه آشیل کلینتون گردید چرا که باعث شد او نتواند در بسیاری ار ایالتها دفاتر انتخاباتی باز کند و به جذب نیرو و پخش تبلیغات تلویزیونی بپردازد. هیلاری از ابتدای فعالیتهای انتخاباتی خود به تعداد کمی از اعانه دهنده های عمده بسنده کرد و با برنامه ریزی غلط مدیریت کمپین خود نه تنها در روز 6 فوریه مجبور به قرض دادن ۵ میلیون دلار به کمپین خود شد بلکه تازه در آن هنگام به تآمین هزینه های مالی خود با بهره گیری از کمک اعانه دهنده های کوچک اینترنتی پرداخت. این در حالی بود که باراک اوباما کمپین خود را بر اساس تعداد بسیار زیادی از اعانه دهنده های خرده پا در سرتاسر ایالات متحده از طریق اینترنت قرار داد و تنها در ماه ژانویه موفق به جمع آوری 32 میلیون دلار گردید که همین امر به او کمک کرد تا در بسیاری از ایالتها در مقابل کلینتون به نسبت دو به یک به تبلیغات تلویزیونی بپردازد و در ایالتهایی که در آنها کاکس برگذار می گردید از لحاظ سازماندهی و جذب رأی دهندگان جدید کلینتون را به راحتی مات کند.


5-به دلیل همین ضعف مالی که پیشتر عنوان کردم کلینتون تمرکز خود را در بسیاری از ایالتهای کوچک انتخابات روز سه شنبه بزرگ از دست داد و آنها را با اختلاف فراوان به اوباما باخت. این مسأله باعث شد تا اوباما بطور مثال با تعداد فراوان نمایندگان تصاحب شده در ایالتی مثل آیداهو نمایتدگان تصاحب شده کلینتون در ایالت نیویورک را خنثی کند. ضعف مالی کلینتون همچنین باعث شد او درعمل در رقابتهای بعد از روز سه شنبه بزرگ در ماه فوریه (که در بسیاری از ایالتها به شکل کاکس یا گردهمایی برگزار می شدند و نیازمند سازماندهی و هزینه فراوان بودند) از پیش باخته باشد و در نهایت کار بجایی برسد که دیگر شاید حتی پیروزی در تکزاس و اوهایو هم نتواند او را نجات دهد.


6-مشکل مالی و تغییر مدیر کمپین کلینتون که به نظر می رسد دیر صورت پذیرفت هر دو نشان از ضعف برنامه ریزی و انضباط در کپمینی دارند که تا پیش از این به عنوان ماشین شکست ناپذیر کلینتون از آن یاد می شد. سوالی که برای بسیاری از طرفداران کلینتون از جمله خود من مطرح است این است که چطور شخصیت سیاسی ای مانند هیلاری کلینتون که از سال 1972 در فعالیتهای انتخاباتی حضور داشته (در کمپین انتخاباتی جرج مک گاورن) و سپس از سال 1978 بعنوان بانوی اول آرکانسا در سطح بالای سیاسی ایلات متحده و پس از آنهم در سطح اول آن چه بعنوان بانوی اول ایالات متحده و چه بعنوان سناتور ایالت نیویورک مطرح بوده، با وجود چنین سابقه و شبکه ارتباطات سیاسی، نتوانست کپمینی را تشکیل دهد که از لحاظ برنامه ریزی، بینش سیاسی و انضباط مالی طراز اول باشد؟ ایا کلینتون وفاداری سیاسی یارانش را به مهارتهای سیاسی آنان ترجیح داد؟


همانطور که بارها در نوشته هایم عنوان کرده ام بر اساس قابلیتهای فردی، برنامه های اقتصادی و سیاسی داخلی و خارجی (هر چند که در بعضی از آنها مانند بیرون کشیدن نیروهای آمریکایی ار عراق با هیلاری اختلاف نطر دارم) و البته سابقه سیاسی هیلاری کلینتون را بسیار شایسته تر نسبت به باراک اوباما برای تصاحب نامزدی حزب دموکرات می دانم، اما مسآله اینجاست که قابلیتهای فردی و سابقه سیاسی هنگامی یک نامزد را شایسته تصاحب نامزدی و در نهایت مقام ریاست جمهوری مهمترین کشور دنیا می کنند که او با گردآوری یک تیم سیاسی خبره (مانند تیمی که بیل کلینتون در سال 92 تشکیل داد) و استراتژی هوشیارانه و تیزبینانه بسیاری از این قابلیتها را درعمل ثابت کند و جای بحثی درباره توانایی های خود باقی نگذارد؛ امری که در مورد هیلاری، تیم او و استراتژی انتخاباتی آنها تا به امروز اتفاق نیافتاده است.


در قسمت دوم این بحث به بررسی عملکرد باراک اوباما خواهم پرداخت.

9 نظرات:

ناشناس گفت...

Dear Friends,
I don’t know whether or not you are living in US. If you talk with people you can have better understanding about election. I don’t know why you and Mr. Kheirkhah passionately follow the news of election and forgot your Country news. You devoted time to follow the news of US which most of them were copy-past from other sources at this website (OTAGHE KHABR) as analysis of news. Please think in new way. Think about our country not other country. Mr. Kheirkhah, your website evokes me the game of ESTGHLAL_PERSPOLIS during my childhood in Iran people say Tasliat to each other. That is not professional as you announced you are professional person.
I am wonder during your devoting time to US election, dangerous events happened to our country and Iranian people , but you have never mentioned any news only copy-past of Valiahd message. Why we ( Iranian) forget everything when we came out from Iran but pretend .......

خشایار خیرخواه گفت...

دوست عزیز،

ممنون از نظرتان. متأسفانه شما چون مطالب من را از ابتدا پیگیری نکرده اید دست به قضاوتی عجولانه زده اید و با اینکه حتی خود من را مخاطب قرار نداده اید و به من و خوانندگان وبلاگ بصورت کلی اعتراض کرده اید، ار طرف خودم چند نکته را خدمت شما و دوستان دیگری که ممکن است شبهاتی مانند شما در سر داشته باشند را عرض می کنم:

۱- دلیل نوشتن درباره انتخابات آمریکا نه به دلیل فراموش کردن ایران که اتفاقا به خاطر ایران است. هستند بسیاری از خوانندگان گزارشهای انتخابات آمریکا در این وبلاگ که از ایران این مطالب را پیگیری می کنند. بسیاری از آنها نه مانند شما دسترسی نا محدود به سایتهای خبری دارند. نه به مانند شما به زبان انگلیسی آشنا هستند.

۲-دلیل دیگری که مرا ترغیب کردن این انتخابات تاریخی را برای خوانندگان داخل و خارج گزارش کنم این بود که دموکراسی و انتخابات آزاد را از نزدیک ببینند و آن را با آنچه در ایران می بینند مقایسه کنند. بسیاری از ما بدلیل ناآشنایی با سیستم سیاسی و انتخاباتی آمریکا تجت تأثیر اطلاعات غلط و تئوریهای توطئه قرار می گیریم. بهمین دلیل آشنایی با نظام سیاسی وسیستم انتخاباتی آمریکا برای ما بسیار مهم است.

۳- اگر از ابتدا مطالب من را در اینجا و یا بالاترین دنبال کرده بودید متوجه می شدید که من قبل از این انتحابات مرتب به مسأئل ایران می پرداختم. بعد از شروع انتخابات به دلایلی که در بالا ذکر کردم نوشتم که در طول انتخابات به پوشش آن خواهم پرداخت و بعد از اتمام آن دوباره به مسآئل روز ایران و خاورمیانه بازخواهم گشت.

۴-در مورد کپی پیست کردن بسیار کم لطفی فرموده اید. من انتخابات را بدقت دنبال می کنم و بهمین دلیل از توانایی کامل برای آنالیز آن برخوردارم و نیازی به کپی پیست ندارم ضمن این که سایت فارسی زبانی سراغ ندارم که به مانند من با این جزئیات به اخبار انتخابات آمریکا بپردازد (متأسفانه) که من بخواهم از آنها کپی پیست کنم. با این وجود اگر این کار را هم کرده کردم به عنوان یک روزنامه نگار حرفه ای حتما لینک یا منبع می دادم. اگر هم منظورتان منابع خارجی است که هر جا لازم بوده لینک داده ام و مطالب آنها را برای خوانندگانم در ایران ترجمه کرده ام . لطفا قبل از وارد کردن چنین اتهاماتی کمی دقت بفرمائید.

۵-در مورد کری خوانی بین طرفداران کلینتون و اوباما در اینجا اولا من مسئول کامنتها نیستم و دوما این شور و هیجان را نه تنها بد که بسیار خوب می دانم. این نشان می دهد که بسیاری از دوستان به همین اندازه به آنچه در دنیا می گذرد واقف هستند و از یک رقابت سالم سیاسی که هرگز در ایران تجربه نکرده اند لذت می برند. اصولا اینکه شما به خوانندگان این مطالب هم اعتراض کرده اید برای من واقعا جای سوال دارد.

سخن آخر این که دوست عزیز نوشتن درباره رویدادهای ایالات متحده، کانادا، اروپا و خاورمیانه فراموش کردن ایران نیست که کمک به ایران است. جامعه ایران جامعه ای بسیار بسته با اطلاعات محدود و درک بسیار ضعیف از رخدادهای دیگر دنیاست. وظیفه من بعنوان یک ایرانی این است که این حصار را بشکنم و مردم داخل را از آنچه در این سوی دنیا از نزدیک می بینم مطلع کنم تا آنها با مقایسه آنچه در دنیا می گذرد با امور داخلی خود به واقعیتهایی که جمهوری اسلامی سعی در پنهان کردن آنها دارد پی ببرند. من اگر در یک شبکه خبری فارسی زبان کار می کردم با توجه به ضعف اطلاعاتی که در جامعه ما نسبت به مسائل مهم دنیا (و همینطور در جامعه خبری ما در پوشش این اخبار) وجود دارد مطمئن باشد برای آگاه ساختن هموطنان داخل کشور بخصوص نسل جوان که در فضای بسته با سانسور خبری شدید به سر می برند باز هم همین کار را می کردم.
با تشکر مجدد از نظرتان.

ناشناس گفت...

Kash, I am so looking forward to reading your analysis of Obama's campaign. And, to the writer of post #1, competition, in any field from sports to politics, is the essence of development and growth. Any, I emphasize ANY, important competition should be analyzed and lessons learned should be shared with others so everybody can have growth in what they do and what they are interested in. This is exactly what Kash is doing; sharing the lessons with everybody, particularly Farsi readers with limited resources.

ناشناس گفت...

Dear Mr.Kheirkhah,
Let me first appreciate all the comments from you and your readers. This is typical our Iranian attitude which never want to hear opposite criticism like our regime. My mean was practice in our daily life and then in society. I am happy my criticisms cause you and your reader think and sent comments, I like panel of discussion but if you honestly think about that you can change your mind toward me like a friend.
I didn’t mean to disparage your works and didn’t think that you would be angry about an opinion; however, this is the point that i really interested in Iranian who claims that we have to practice Democracy but never tolerated opposite opinion. It is obvious for all the glob which U.S.A is first power in the world and international policy of US impacts all the areas in the world. But, the first priority for the United Stated is local policy not foreign policy in election. If you talk with ordinary people across the streets of US, they really want to have good figure in the world and they mentioned that it was not our responsibility to bring change to other country. That‘s their own responsibility. The American people exhausted of war and wrong policy of Bush. For this reason they responded to Obama slogan, however, it might be wrong like Khatmai in our society. It is hard to comparison the system of election of US with our country. I agree with you to distribute the information to Iranian people inside Iran. But, think about that, what sort of information they need? Election of US or right information about inside Iran? They deprive from sources of information. We never forget them. If you pay attention, they fight with regime, but we are outside and only talk about regime and analysis. It is not fair. Our young people have been killed in prison. Our woman goes to jail but the regime filtered all the sources.

Please read the book Lies from Noam Chomsky about democracy in US. USA is not utopia and American people fight to find their mistakes. This is appreciable and we (Iranian) have to learn from them not election system. Please never underestimate young people in Iran. They access to sources. They know better you and me even ordinary people. But we have to promoting them with good information from outside.

I have to add some points to my previous criticism and your opinion about my criticism.

A) I have followed your Persian and English website. You started to say Tasliat to follower of Barak in your report (Thursday, January 17, 2008). I recommend you to read your Weblog’s report. I didn’t mean your reader. You said you were not responsible for comments but you can responsible to your talk.

B) Addressing the source in report is not the sign of professionalism or professional correspondence. Everybody knows to address the sources even in a small essay in the school here. This is Copyright system which has never been learned in countries like Iran, China and so on.

C) I appreciate your work as translator and i am sure you are very interested in America country as if you mentioned “you are cowboy “, the label for western American, when Tim Mcgrow came to Toronto. (English Weblog). We don’t have cowboys in Iran. May be you are interested in American culture like many people when came here prefer other cultures. That is your right.

D) Please don’t criticize other Persian weblogs why they have never covered the election. They covered other news.

E) Please pay attention to differences between Accusation and opinion. I did not accuse you, I said my opinion.

If I wrote in English, you mentioned you are good in English language rather than your country language to communicate better, however, i prefer to talk with my country language.

Thank you,
A Hamvatan

خشایار خیرخواه گفت...

Let me first appreciate all the comments from you and your readers. This is typical our Iranian attitude which never want to hear opposite criticism like our regime.

دوست عزیز هموطن، ظاهرا توقع داشتید هر مقدار دوست داشتید انتقاد بکنید ولی پاسخی دریافت نکنید چون حالا که من پاسخ شما را سعی کردم خیلی محترمانه خدمتتون عرض کنم و دوستان دیگر هم محبت کردند و در احترام به نظر شما پاسخ خودشون رو بدون توهین و حمله شخصی دادند شما این پاسخها را به حساب طرز فکر ما ایرانیها گذاشتید که مثل رژیم تحمل شنیدن انتقاد رو نداریم در حالیکه کلام شما نشون می ده قضیه کاملا بر عکسه. به هر حال، حال که این طور است من هم دیگر پاسخی برای صحبتهای جدید شما ندارم (جدا از اینکه در بعضی قسمتها اصلا متوجه منظور شما نشدم). ممنون از نظر مجدد شما و موفق باشید.

ناشناس گفت...

Dear Mr. Kheirkhah,
Thank you too.
I addressed base on your statements on your website not my personal interest which you have told me i had never followed your news on your website. This is the interpretation of me about you. If I was wrong, I expected to clarify it for me. Criticism makes people strong, I am sure you have been thinking. You didn’t want to talk about my opinion about information and US structure that I wrote.
Have wonderful years ahead with fulfilment of successes.

خشایار خیرخواه گفت...

دوست محترم،

من مشکلی با این که شما یا هر کس دیگری از من انتقاد کند ندارم. شما هر زمان بخواید می تونید هر چقدر دلتان می خواهد از من و این وبلاگ انتقاد کنید منتها اگر قرار باشد که من به انتقاد شما پاسخ بدم و بعد شما من را متهم به این کنید که من طاقت شنیدن انتقاد شما را ندارم و یا مثل همین نظر آخرتان چند موضوع را از وبلاگ فارسی و انگلیسی من با هم قاطی کنید و مطالب من درباره کلینتون و اوباما در وبلاگ فارسی را ربط دهید به نوشته من درباره کنسرت تیم مک گرا در تورنتو در وبلاگ انگلیسی ما به جایی در بحث نخواهیم رسید. شما موضوعات مورد انتقادتون را تک تک مطرح بفرمایید (اگر ممکن باشد به فارسی)، آمادگی شنیدن پاسخهای بنده را هم داشته باشید من در خدمتتون خواهم بود در هر موردی که مد نظر شماست از هیلاری تا تیم مک گرا تا چامسکی تا سیستم سیاسی ایالات متحده که من با تمام وجود به اون اعتقاد دارم منتها در چهارچوب یک بحث منطقی یا اونچه که در اینجا بهش logical argument می گن. مطمئن هم باشید پای تمام مطالبی هم که نوشتم ایستاده ام و از بحث کردن راجع به اونا لذت می برم.

Winston گفت...

Hopefully McCain will be the next POTUS and this guy Hussein Obama will not be any major issue in the general election

ناشناس گفت...

سلام بر خشایار عزیز در مورد پوشش انتخابات امریکا بسیار متشکرم گر چه من از طرفداران اوباما هستم (به دلایل مختلف)اما به نظر من تنها سایتی غیر از شما (سایت فارسی زبان) که اخبار رو خوب پوشش داد سایتwww.shahirblog.com بود که متولی این سایت نیز چون شما در کانادا زندگی می کنه و شما با همکاری هم میتونید یک منبع خوب خبری برای ما ایرانیان داخل کشور باشید.